جدول جو
جدول جو

معنی ملامت کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

ملامت کشیدن
سرزنش کشیدن تحمل سرزنش کردن: (وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافری است رنجیدن) (حافظ. 271)
تصویری از ملامت کشیدن
تصویر ملامت کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ندامت کشیدن
تصویر ندامت کشیدن
پشیمانی کشیدن، پشیمانی بردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرارت کشیدن
تصویر مرارت کشیدن
کنایه از زحمت کشیدن، رنج بردن، تلخی چشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرامت کشیدن
تصویر غرامت کشیدن
کنایه از تاوان کشیدن، مجازات شدن، به عهده گرفتن غرامت، متحمل شدن تاوان و ضرر و زیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرامت کشیدن
تصویر غرامت کشیدن
تاوان پذیرفتن به عهده گرفتن غرامت قبول کردن تاوان
فرهنگ لغت هوشیار
پشیمانی بردن پشیمانی بردن: بی توجامی نکشدگل که ندامت نکشد سروباهمرهی قدتوقامت نکشد. (ملک مشرقی ظنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرامت کشیدن
تصویر غرامت کشیدن
((~. کِ دَ))
به عهده گرفتن غرامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صلات کشیدن
تصویر صلات کشیدن
به آواز بلند «الصلاه» گفتن برای دعوت مردم به نماز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملامت کردن
تصویر ملامت کردن
سرزنش کردن نکوهیدن: (و چون میل بخیر کند از میل بشر پشیمان شود و خویشتن را ملامت کند) (اوصاف الاشراف. 26)
فرهنگ لغت هوشیار
کشیدن خطی بصورت لام (ل) از سپند سوخته و جز آن بر پیشانی کودکان و جز آنان برای دفع چشم زخم یا محبوبیت: سخنت چون الف ندارد هیچ چه کشی از پی قبولش لام ک (انوری لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
((کِ دَ))
کشیدن خطی به صورت لام (ل) از سپند سوخته و جز آن بر پیشانی کودکان و جز آنان برای دفع چشم زخم یا محبوبیت
فرهنگ فارسی معین